اینفوگرافیک | پشت پرده ی ویچت

این اینفوگرافیکی که ملاحظه  می کنید یه کمی جای کار د اره  (البته بیشتر از یه کمی ) اما خب وقتی ساعت استفاده از اینتر نت ت محدود باشه و نتونی اطلاعات بیشتری جمع آوری کنی   رم  کامپیوتر هم  اجازه نده  خروجی بگیری و 80درصد  ازش استفاده بشه

و  مجبوری  برای اینفو   از المان  ها و متن ها و تصاویر کمتری استفاده کنی تا بتونی خروجی بگیری  ؛ دیگه  کار  همین جوری از آب  در میاد   شرمنده  کم_کاستی_هاشو_ببخشید .

 

خلاصش اینکهبدونید تمام این شبکه های اجتماعی  همچون ویچت ،وایبر،واتس_آپ ،، اینستاگرام و امثالهم  برای اهداف خاصی طراحی شدند  مثل :

تضعیف بنیان خانواده ها

شاعه ی فرهگ بی بند و باری و بی عفتی و از همه مهم  تر، کش رفتن  اطلاعات شما !!

به نظرم تو این شبکه ها فقط گناه  موج میزنه و دیگر هیچ !

و شاید  فقط عده ی کمی  ، از این نرم افزار ها  صحیح  استفاده می کنند .

چیز دیگه ای که نظرم رو جلب کرده  این لوگوی  ویچت هست   که  فکر  میکنم سیاستی پشت این لوگو نهفته .

تو این لوگو میبینیم که

این دو تا حباب  (مخصوص کامنت ) که روی هر کدومشون  دو تا چشم هست  بدون  زبان و دهان  هستند 

؛ به زعم خودم این نشون دهنده اینه  که اونها  4 چشمی ما رو زیر نظر دارند و بدون   اینکه هیچ حرفی بزنند  خیلی آروم و آهسته   ما   ها  رو  شنود میکنند

_

_

-

-

_

-

و اینکه

خدا آخر عاقبتمونو با این  نرم افزار ها  ختم بخیر کنه !

خانه ی ما | تحلیلی , بر یکی از مجموعه های تلویزیونی دهه ی 70

خانه ی ما سریالی که این روز ها از شبکه ی آی فیلم ساعت 30/18پخش می شود.

با بازیگرانی که الان آنها را به ندرت در قاب تلویزیون می بینیم .

سال تولید سریال سال 79 است یعنی 14 سال پیش ! که از شبکه ی 3 سیما پخش میشد !

خوب یادم می آید که آن زمان سریال را دنبال می کردم و دوستش داشتم. و فقط محض سرگرمی
تماشایش می کردم.

اما الان که باز پخش شده نشسته ام از جنبه های مختلف بررسی اش کرده ام!

سریال های آن زمان رنگ و بوی دیگری داشت

چیزی که قابل توجه است این است که مادر خانواده (آذر=گوهر خیراندیش) هوای خانواده را بسیار دارد
همیشه حواسش به همه چیز هست و روابط عاطفی خوبی بین فرزندانش ( نیما,سارا,پویا,آیدا) برقرار کرده است .
پدر خانواده(فرهاد=رضا بابک ) استاد دانشگاه است و فیزیک تدریس میکند. و همواره مشوق فرزندانش برای ادامه ی تحصیل.
نیما (وحید رهبانی) فرزند اول خانواده ,یک جوان 19 ساله که عشق فوتبال در سر دارد و همیشه پای تلویزیون بازی های جام جهانی و تیم ملی را دنبال میکند .
سارا (زهر ا اویسی ) دختری دبیرستانی است که حواسش کاملا به درس و مشقش میباشد و همواره یک پشتیبان خوب برای برادر کوچکترش ، پویا.
پویا (مانی نوری ) یک پسر زیرک و بسیار باهوش و البته با شیطنت های بسیار شیطنت هایش در نوع خود هم خنده دار است هم زیرکانه
و آیدا نیز از شیطنت ها یش در امان نیست .
اما یک سری نکتی به ذهنم رسیده که در ذیل به آنها نیز اشاره میکنم .


• چیزی که در این سر یال خوب مشهود است از عشق ها ی مثلثی میان دختر و پسر خبری نیست .
• در این خانواده کسی از مواد مخدر استفاده نمی کند.
• فرزندان خانواده آرام ومتین با والدین خود سخن می گویند. احترامشان را دارند و حرمت شکنی میانشان نیست. حتی اگر اشتباهی از شان سر بزند مادر یا پدر خانواده با یک تذکر ان ر ا رفع و رجوع میکند.
• والدین همیشه سعی دار ند آرامش را در خانه برقرار کنند و سعی شان بر این است که تنش و  اضطراب بین اعضای خانواده نباشد.
• جمعیت این خانواده 6 نفر است
• در بعضی از قسمت ها پدر بزرگ را نیز می بینیم که هوادار نوه هایش است .
• در این سریال خبری از مد و فلان رنگ سال و این ها نبود.. لباسهایشان را اگر ببینید به قول معروف به تنشان زار میزند ... درست است که از حجاب درستی مانند چادر در این سریال خبری نیست اما هر چه که بود از بی حرمتی به چادر خبری نبود .
• به دیوار ها که نگاه می کنیم قاب هایی که منقش به آیات قرآن هست را نیز می بینیم .
• و ....

اما حالا در سریال هایمان چه می بینیم ؟



• یک فضای خشمگین و ملتهب بر خانواده حاکم است
• پسر یا دختر خانواده دچار عشق های خیابانی شده است و فریب خورده و تمام بدبختی ها و مشکلاتش بر سر والدین بیچاره است.
• پدر یا معتاد است یا بیکار !
• کسی که در سریال چادر می پوشد یا امل است یا یک   متهم  خلافکار .
• پدربزرگ و یا مادر بزرگ در خانه  سالمندان به سر می برد .
• و....عیب هایی که شما بیشتر از من میدانید.

حرف دیگری نیست فقط ای کاش فیلم سازان ما یک بازنگری بر سریال ها ی گذشته می کردند
و نگاهی به آموزه های دینی مان ....

برای پاسداران جوان ...

خیانت اون نیست که آدم با دشمنه ببنده !
خیانت این نیست یه چیزی رو بخری پولشو ببری اینم یه نوعشه
خیانت اینه که آدم در این جایگاه قرار بگیره ولی اون(که باید باشه نباشه ) !

شهید  احمد کاظمی

7شاخص نبوی

کتابی داشتم  به نام  اخلاق  باید  محمدی باشد(مجموعه ی  باید و نباید  ها از کتب دانشجویی)  ...ورق زدم  ببینم  کدام صفحه  اش  را میشود اینفو ساخت  که  به  بخش 7 شاخص نبوی  اش   رسیدم ...

اما 

وقتی حرفه ای نباشی و امکانات  هم  کم  باشد  و فرصت  محدودی  برای  به دست آوردن  ابزار  ها و تصاویر مناسب

نتیجه  اش این میشود  که  می بینید

به  نظر خودم  از آن اینفو گرافیک  قبلی  که مربوط به شهید خلیلی  بود   خیلی  بهتر  است  و البته قابل تحمل تر !

 

.

.

عیدتون مبارکــــــــ

اعتکاف نوشت

ظهر است ، ظهر 13 رجب المرجب  1435 ، روز ولادت مولای متقیان حضرت علی (ع)...

نماز حضرتش را می خوانم نمازی که 4رکعت است به عبارتی دو تا رکعتی است ..

روایت است اگر بخوانی از گناهانت  بیرون می آیی ، چون روزی است که از مادر متولد شده باشی 

بعد از نمازش دعایی دارد ..دعایی که تسبیح ِحضرت است ...

دعا را می خوانم انگار هر کلمه ای که می خوانم  سبک بار می شوم ...

گویا حضرت ، حرفِ دل ِ این روز های ِ مرا میزند ....

من بنده ی تو ام ... آن بنده ای که به کلی بیچاره است ...  عبدٌک َ   عبدٌک َ      لا حیله لَهٌ

 یا رباه عبد ک عبدک لا حیله لی و لا غنی بی نفسی  ...

 پروردگارا

این بنده ، بنده ی توست

هیچ چاره ای برای من نیست و از خود هیچ ندارم  

.

الدهر  الیک فَقُمتُ بین یَدیکَ هذا المَقام

اینک روزگار مرا تنها و غریب به درگاه تو  آورده است است که در پیشگاه  تو حضور ایستاده ام .

.

.

 ای کاش می دانستم پاسخ دعایم را چه خواهی گفت . آیا دعایم اجابت  کرده یا رد میکنی ؟ پس اگر رد میکنی پس وای بر من ..ای وای بر من  یا ویلی ..یا ویلی    ای وای بر بینوایی من ... یا عَولی  ... ای وای بر بینوایی من ...

یا شقوتی  ای وای بر بد بختی من 

یا ذُلی یا ذُلی  ای وای بر ذلت من ...

من با وجود اینکه معصیت تو را کردم  و اَناَ  مع معصیتی لَکَ راجٍ

به لطفت امیدوارم 

فلا تَحُل بینی  و بین ما رَجَوت ُ یا مُتیرحِما  پس بین من و امیدها که به تو دارم جدایی  ای مهربان

____________________________________

 خدایا من  ، همین من ساده ...باور کن برای یک بار ایستادن هزار هزار بار فرو افتاده ام

ببین دست هایم خالیست ..ببین اشک هایم سرازیر است

فقط امیدم به توست پس نا امیدم مکن   ای مهربان ترین ِ  مهربانان ...

ای بخشنده ترین ِ بخشندگان ....